پوست، محافظ فیزیکی در برابر عوامل بیگانه و سایر آسیبها
عملکرد پوست به عنوان مانع فیزیکی عمدتاً توسط اپیدرم انجام میشود. لایه شاخی به دلیل ترکیب متراکم آن از کراتینوسیتهای متمایز (کورنئوسیتها) که توسط یک ماتریکس خارج سلولی غنی از چربی احاطه شدهاند، از آسیب ساختاری، از دست دادن رطوبت و ورود عوامل بیماریزا جلوگیری میکند. اتصالات محکمی (TJs) که کراتینوسیتها را در لایه گرانولوزوم به هم متصل نگه میدارد، با جلوگیری از عبور آب، مواد مغذی، پاتوژنها و مواد شیمیایی مضر از فضای بین سلولی، عملکرد سد پوستی را تسهیل میکند.
«برای مطالعه سایر مقالات علمی ما، به دکترنکست مراجعه کنید»
پروتئینهای این اتصالات محکم از شبکه پیچیدهای از پروتئینهای داخل و خارج سلولی شامل موارد زیر تشکیل شدهاند:
- اکلودین
- سینگولین
- zonula occludens (ZO)
- کلودینها
- مولکول چسبنده پیوندی-A (junctional adhesion molecule-A)
این موارد میتوانند در پاسخ به تشعشع، عفونت و فرآیندهای التهابی دچار اختلال شوند.
عملکرد پوست به عنوان سد ایمنی
عملکرد پوست به عنوان سد ایمنی عمدتاً توسط سلولهای ایمنی تخصصی در پوست انجام میشود.
سلولهای دندریتیک
سلولهای لانگرهانس (LCs) سطحیترین سلولهای ایمنی هستند. این سلولها زیرگروهی از سلولهای دندریتیک (DCs) هستند که در اپیدرم قرار دارند و به عنوان ارائهدهنده آنتیژن عمل میکنند. سایر زیرگروههای DC در درم یافت میشوند. DCهای معمولی در حالت پایدار در پوست وجود دارند. این سلولها همچنین در طول التهاب به درون پوست نفوذ میکنند. پلاسماسیتویدها (p)DC به ندرت در پوست سالم یافت میشوند و تنها پس از دریافت سیگنالهای التهابی به داخل درم مهاجرت میکنند.
سایر سلولهای ایمنی
نوتروفیلها، مونوسیتها و سلولهای T نیز به دنبال سیگنالدهی التهابی به درون درم مهاجرت میکنند. در حالت پایدار، سلولهای T پوست عمدتاً سلولهای T حافظه ساکن (TRM) هستند که شامل سلولهای TRM CD8+ اپیدرمی و سلولهای TRM CD4+ پوستی میباشند.
سایر سلولهای ایمنی ساکن پوست شامل سلولهای لنفوئیدی ذاتی (ILCs)، ماستسلها و سلولهای γδ T هستند که در شروع پاسخهای سیتوکین التهابی بسیار مهم هستند. سلولهای T تنظیمکننده CD4+ و سلولهای T تنظیمکننده حافظه ساکن بافتی که به تازگی مطالعه شدهاند نیز در پوست تجمع مییابند و پاسخهای ایمنی را برطرف میکنند.
نقش کراتینوسیتها در ایمنی
کراتینوسیتها علاوه بر این، با آزاد کردن مولکولهای ضدمیکروبی (به ویژه بتا-دفنسینها و کاتلیسیدینها) و سیتوکینهایی که لکوسیتهای پوستی را فعال میکنند، سد ایمنی را تسهیل میکنند.
آنچه از پسوریازیس میدانیم
پسوریازیس یک بیماری پوستی است که به دنبال سیگنال التهابی مزمن و پرولیفراسیون کراتینوسیتها ایجاد میشود. این بیماری با ناتوانی جسمی و روانی قابل توجهی همراه است که ناشی از درد ضایعات پوستی، تصویر نامناسب بدن و بیماریهای همراه گسترده است. این بیماری میتواند به چندین نوع بالینی، از جمله پسوریازیس پلاک، نوع گوتیت، اریترودرمیک و پوسچولار طبقهبندی شود.
در ابتدا اعتقاد بر این بود که پسوریازیس یک اختلال اولیه ناشی از تکثیر بیش از حد کراتینوسیت است. با این حال، درمانهای تعدیلکننده ایمنی موفقیتآمیز نشان دادهاند که پسوریازیس عمدتاً با سیگنالدهی ایمنی آغاز میشود که با بیش فعالی سلولهای T مشخص میشود. در ادامه به طور خلاصه بررسی اختلال در موانع پوستی فیزیکی در پاتوژنز پسوریازیس میپردازیم.
اختلال در پوست به عنوان مانع فیزیکی
در پسوریازیس تمایز غیرطبیعی کراتینوسیتها منجر به ایجاد ضایعات پوستی میشود. این حالت منجر به آسیب ساختاری اپیدرم و اختلال عملکرد سد پوستی فیزیکی میگردد.
اختلال در تکثیر و تمایز کراتینوسیتها
پلاکهای پسوریاتیک دارای هیپرکراتوز (ضخیم شدن لایه شاخی) و آکانتوز (ضخیم شدن سایر لایههای اپیدرمی) هستند که در نتیجه تکثیر مهار نشده و تمایز غیرطبیعی کراتینوسیتها به وجود میآیند. به طور خاص، پلاکها دارای تراکم سلولی ۲ تا ۵ برابر بیشتر از پوست طبیعی هستند. به همین ترتیب، نشانگرهای تکثیر اپیدرمی به شدت در ضایعات بیان میشوند و به دنبال درمان موثر کاهش مییابند.
نشانگرهای تمایز کراتینوسیت
نشانگرهای تمایز کراتینوسیت نیز به طور نابجا در ضایعات پسوریازیس بیان میشوند. کراتینها فیلامانهای متوسطی هستند که ساختار کراتینوسیت را پشتیبانی میکنند و بیان آنها وضعیت تمایز کراتینوسیت ها را منعکس میکند. جفت کراتین ۱-۱۰ و ۵-۱۴ باعث گسترش معمول کراتینوسیت و تمایز انتهایی آنها میشود. با این حال، در ضایعات پسوریازیس، کراتین ۱۴ در سرتاسر اپیدرم بیان میشود و بیان آن به طور غیر معمول با کراتین ۱۰ در برخی از کراتینوسیتهای فوق بازال افزایش مییابد. به طور مشابه، مشخصه پسوریازیس بیان کراتینوسیت کراتین ۶، ۱۶ و ۱۷ است که معمولاً در اپیدرم بیان نمیشوند. این امر ممکن است به ویژه مهم باشد زیرا درمانهایی که سیگنالینگ با واسطه کراتین ۱۷ را هدف قرار میدهند به نتایج امیدوارکنندهای در مدلهای موش پسوریازیس دست یافتهاند. جهش در کراتینهای ۱۰، ۱۴، ۱۶ و ۱۷ با پسوریازیس همراه است.
سیگنالهای التهابی
کراتینوسیتها عمدتاً در پاسخ به سیگنالهای التهابی از سیستم ایمنی پوست، تکثیر میشوند. (IL)-17 عامل اصلی آن است. IL-17 ممکن است با فعال کردن پروتئین فعال کننده ۱ فاکتور هسته ای-kB یا با فعال کردن گیرنده فاکتور رشد اپیدرمی، تکثیر را تقویت کند. IL-22 نیز مهم است. زیرا کراتینوسیت ها را وادار میکند تا یک فنوتیپ تومور مانند را تکرار کنند، که دارای سیگنالدهی پروتئین کیناز فعال شده با میتوژن و مهار آپوپتوز است.
اختلال در اتصالات بین سلولی
اختلال عملکرد سد پوستی در پسوریازیس همچنین از اختلال در پروتئینهای دخیل در اتصالات، شکاف و چسبندگی اپیدرمی ناشی میشود. این پروتئینها سلولهای مجاور را به هم متصل میکنند، جنبههای آپیکال و پایه غشای سلولی را متمایز میکنند و عبور مولکولی پاراسلولی را تنظیم میکنند. در اپیدرم، پروتئینهای TJ به طور معمول به طور انحصاری در لایه گرانولوزوم و لایه فوقانی خاردار بیان میشوند. با این حال، در ضایعات پسوریاتیک، پروتئینهای TJ ZO-1، اکلودین و کلودین-۴ به شدت در خارج از لایه گرانولوزوم بیان میشوند. پروتئینهای TJ همچنین بیان کمتری در سرتاسر ضایعات پوستی دارند که به اختلال کلی عملکرد TJ اشاره میکند. این اختلال احتمالاً به افزایش از دست دادن آب از طریق اپیدرمی و کاهش هیدراتاسیون موجود در ضایعات پسوریازیس کمک میکند.
القای کراتینوسیتها با IL-17 یا IL-1β باعث کاهش بیان پروتئینهای چسبندگی کراتینوسیت میشود. علاوه بر این، اختلال در تنظیم TJ در مراحل اولیه توسعه ضایعات پسوریازیس یافت میشود، که به این احتمال اشاره میکند که اختلال در تنظیم اتصالات به شروع پسوریازیس کمک میکند.
E-cadherin بخش مهمی از اتصالات چسبنده است. مطالعات ایمونوهیستوشیمی نشان داده است که بیان E-cadherin در ضایعات پوستی پایه اپیدرمی و لایههای گرانولر بالایی کاهش مییابد. علاوه بر این، E-cadherin اپیدرمی در ضایعات پسوریاتیک آسیب میبیند.
کانکسینها بلوکهای ساختاری در گپجانکشنها هستند. کانکسین ۲۶ (CX26) یکی از کوچکترین کانکسینها، در اپیدرم سالم وجود ندارد. اما یکی از پروتئینهایی است که در پلاکهای پسوریاتیک به شدت بیان میشود. ژن GJB2 که CX26 را کد میکند، نود و هشتمین ژن شناسایی شده با تنظیم مثبت است و بیان بیش از حد آن به عنوان نشانگر استعداد ژنتیکی در پسوریازیس استفاده میشود. مهار بیان CX26 مسیرهای التهابی را کاهش میدهد و ممکن است از نظر درمانی در پسوریازیس مفید باشد.
Pubmed – Skin Barrier Dysregulation in Psoriasis
.برای مطالعه مقالات بیشتر، به دکترنکست مراجعه کنید
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید