CKD و وقایع قلبی عروقی
خطر وقایع قلبی عروقی با پیشرفت بیماری مزمن کلیوی (CKD) به شدت افزایش مییابد. اگرچه مکانیسمهایی که CKD را با بیماری قلبی عروقی مرتبط میکنند پیچیده هستند، اما به نظر میرسد که این مکانیسمها ارتباط نزدیکی با ایجاد اختلالات معدنی و استخوانی (CKD-MBD) دارند.
فسفر و FGF-23
CKD-MBD در مرحله دوم بیماری مزمن کلیه آغاز میشود و به موازات پیشرفت بیماری افزایش مییابد. CKD-MBD با کاهش تدریجی غلظت کلسیتریول و کلوتو سرم و افزایش بیش از حد FGF-23 و PTH سرم همراه است. به نظر میرسد احتباس فسفات، یک اختلال معدنی اولیه است که منجر به تحریک غدد پاراتیروئید و تحریک استئوسیت برای ترشح FGF-23 میشود. افزایش غلظت فسفر و FGF-23 به عنوان عوامل خطر اصلی عوارض قلبی عروقی در CKD شناخته میشوند.
ضرورت استفاده از بایندرهای فسفر خوراکی
کنترل موثر متابولیسم فسفات در CKD میتواند در جلوگیری از پیشرفت کلسیفیکاسیون عروقی و بیماریهای قلبی عروقی بسیار مهم باشد. محدودیت غذایی دریافت فسفات ممکن است برای حفظ سطح طبیعی فسفات سرم در این بیماران ناکافی باشد. چرا که ممکن است باعث سوء تغذیه در این بیماران بشود. بنابراین اکثر بیماران CKD برای کنترل هیپرفسفاتمی به بایندرهای فسفات خوراکی نیاز دارند.
بایندرهای فسفر خوراکی حاوی کلسیم ممکن است هیپرکلسمی را القا کنند. این امر کلسیفیکاسیون عروقی را تقویت میکند و خطر حوادث قلبی عروقی را افزایش میدهد.
Sevelamer و Lanthanum، بایندرهای فسفر بدون کلسیم
بنابراین داروهایی که در کاهش فسفات سرم موثر بوده و در عین حال باعث ایجاد هیپرکلسمی نمیشوند، مورد بررسی قرار گرفتند. آن دسته از بایندرهای بدون کلسیم که حاوی رزینی مانند sevelamer یا فلزی مانند lanthanum هستند ممکن است مطلوبتر باشند.
نتایج یک مطالعه منفرد
یک مطالعه منفرد، جذب کلسیم را پس از یک دوز LC (1,000 mg) یا SH (2,400 mg) در داوطلبان سالم مقایسه کرد. نتایج نشان داد که تنها تجویز داروی اول، میزان کلسیم جذب شده از روده را ظرف 2 ساعت پس از تجویز کاهش میدهد. با این حال، مطالعات مشابه در بیماران مبتلا به CKD با اختلال عملکرد کلیه انجام نشده است. هدف از این مطالعه مقایسه اثر یک دوز Lanthanum carbonate و یک دوز Sevelamer hydrochloride به دنبال دریافت خوراکی کربنات کلسیم بر غلظت سرمی و ادراری فسفات، کلسیم و هورمونهایی که متابولیسم مواد معدنی را تنظیم میکنند، بود.
این بررسی، یک مطالعه متقاطع تصادفی آینده نگر شامل 34 بیمار با eGFR <60 میلیلیتر در دقیقه بود. یک دوز خوراکی LC (1000 میلیگرم) یاSH (2400 میلیگرم) با ترتیب تصادفی، 15 دقیقه پس از یک وعده غذایی استاندارد غنی شده با 5 گرم کربنات کلسیم تجویز شد. کلسیم، فسفات و پاراتورمون سرم قبل و 3، 6، 12 و 24 ساعت بعد از هر دارو اندازهگیری شد. آلکالین فسفاتاز استخوان (BAP)، اسکلروستین، کلسیتریول و FGF-23 در ابتدا و بعد از 12 و 24 ساعت مورد بررسی قرار گرفت. دفع 24 ساعته کلسیم و فسفات پس از هر دارو نیز اندازه گرفته شد.
کلسیم سرم 3 و 6 ساعت پس از SH افزایش یافت و سپس به سطح اولیه بازگشت. پس از LC کلسیم تا 3 ساعت بدون تغییر بود. سپس به طور موقت افزایش یافت و در نهایت به حالت اولیه بازگشت. سطح زیر منحنی (AUC) کلسیم سرم به مدت 12 ساعت بعد از SH بزرگتر از بعد از LC بود (p=0.04). فسفات سرم پس از هر دارو 3 ساعت پس از SH و 6 ساعت پس از LC کاهش یافت. AUC فسفات سرم پس از هر دو دارو مشابه بود. PTH پس از هر دو دارو به طور موقت کاهش یافت. BAP تغییر نکرد و FGF-23 در 12 ساعت اول ثابت بود اما بعداً پس از مصرف هر دارو کاهش یافت. 2400 میلیگرم SH و 1000 میلی گرم LC به طور مشابه در کاهش فسفات سرم در CKD موثر بودند. اما LC باعث جذب کمتر کلسیم روده بعد از غذا شد.
NCBI – Different Effect of Lanthanum Carbonate and Sevelamer Hydrochloride on Calcium Balance in Patients with Moderate to Advanced Chronic Kidney Disease
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید