حالا که صحبت از مهارتهای بالینی و اخلاقمداری است، به تجربهای اخیر اشاره میکنیم. چندی پیش در شبکههای اجتماعی گزارشاتی نه چندان مطلوب، از نحوه رفتار کادر درمان با مادران باردار طی زایمان منتشر شد. این گزارشات واکنشهای گستردهای را در پی داشت. از آن پس، بسیاری از مادران اظهار کردند که تجربههای مشابهی را داشتهاند. درد و شرایط سخت زایمان در کنار رفتار نامناسب کادر درمان، زایمان را برای آنها به تجربهای تلخ تبدیل کرد. حتی تعدادی از کسانی که بیمارستانهای خصوصی با هزینههای بالا را برای تولد فرزندشان انتخاب کرده بودند، تجربه این سوء رفتار را داشتهاند.
اهمیت اخلاق و مهارت در بالین
آنچه گفته شد نمونه آشکار از قشری از جامعه پزشکی و کادر درمان است که به اجرای کامل وظایف بالینی خود اهتمام نمیورزند. امروزه اشکالی که به سیستم جامعه آموزش پزشکی وارد است، کمرنگ جلوه دادن مهارتهای بالینی و اخلاقمداری است. اخلاقمداری در بالین بیمار یکی از ضرورتهای پیاده کردن آموزههای کتابی در بالین است. روزانه شاهد افزایش تمرکز بر پزشکی مبتنی بر علم و فناوریهای درمانی پیچیده و در حال پیشرفت هستیم. به نظر میرسد در میان پزشکان جوان، اخلاقمداری و ارتباط خوب با بیمار از اهمیت کمتری برخوردار است.
علم در حال تغییر، طبیعت انسان همواره ثابت
علم پزشکی با گذشت زمان تغییر میکند. چرا که همواره تکنیکهای بهتری برای ارزیابی، تشخیص و ارائه درمان ایدهال در دستور کار قرار میگیرد. با این حال هنر طبابت در طول سالیان سال ثابت باقی میماند، زیرا طبیعت انسان تغییرناپذیر است. بیماران با احساس ترس، اضطراب و دلسوزی برای خود وارد اتاق معاینه میشوند. همواره این وظیفه پزشک بوده که بیمار را آرام و امیدوار کند. دکتر حاذق رفتاری انساندوستانه و دلسوزانه، همدل و حامی دارد.
مهارتهای بالینی و اخلاقمداری در بالین، آنچه یک پزشک باید بداند:
-
پزشک خوب یک فرد اجتماعی است
شنونده خوب بودن برای یک پزشک بسیار مهم است. اگر به بیماران اجازه صحبت داده شود، عمده شرح حال بیمار خود به خود از زبان وی جاری میشود. از این گذشته، ارتباط خوب فقط برای دوستانه به نظر رسیدن نیست. بلکه یکی از حیاتیترین مهارتهای پزشک است. چرا که به پزشک کمک میکند تا نگرانیهای بیمار خود را درک کند و تشخیص را توضیح دهد. پزشک باید با استفاده از زبانی واضح و بدون استفاده از اصطلاحات پزشکی زیاد به سؤالات پاسخ دهد. همچنین باید صادق و در عین حال امیدوار باشد، حتی زمانی که شرایط دشوار است. پزشک باید به بیماران خود کمک کند تا جهت بهبود سلامت خود احساس قدرت کافی داشته باشند.
-
پزشک باید با حضور ذهن خوب، پیگیر بیمار خود باشد
بدون حضور ذهن و هوشیاری در مورد جزئیات، نمیتوان در پزشکی موفق شد. درمانگر باید مطمئن شود که بیمارانش آزمایشهای غربالگری توصیهشده را دریافت میکنند، به سؤالات آنها پاسخ داده میشود و بیماران پس از خروج از مطب برنامهای روشن برای اقدام درمانی دارند. او باید در مورد پیگیری آزمایشهایی که انجام میشود و اعلام نتایج آن هوشیار باشد.
-
درمانگران ایدهآل همدل هستند و باعث میشوند که بیماران احساس کنند از آنها مراقبت میشود
بیماران به نمرات دانشکده پزشکی یا سایر افتخارات پزشک خود اهمیتی نمیدهند. آنها میخواهند احساس کنند که نزد فرد درستی هستند. یک پزشک خوب میداند که چگونه به بیمار این احساس را بدهد که تحت مراقبت است، نگرانیهایش معتبر است و شنیده میشود. بیمار فقط لیستی از مشکلات پزشکی و داروها نیست. مراقبت میتواند به شکل گوش دادن فعال و پرسیدن سوالات متنوع باشد.
-
کنجکاوی از ویژگیهای مهم یک پزشک است
درمانگر خوب هنگامی که با علائم گیجکننده مواجه میشود، با کنجکاوی ذاتیاش علائم را به تشخیص دقیق سوق میدهد؛ حتی اگر این امر به معنای ارزیابیهای اضافی باشد. این امر ممکن است به تحقیقات بیشتر، تماس با همکاران یا صرف زمان بیشتری برای جمعآوری شرح حال دقیق از بیمار نیاز داشته باشد. انجام این اقدامات اضافی برای جلوگیری از تشخیص نادرست مهم است.
-
پزشکان خوب با هم همکاری میکنند
تعامل اجتماعی خوب نه تنها برای کار با بیماران بلکه برای انتقال اطلاعات در سراسر سیستم مراقبتهای بهداشتی بسیار مهم است. در نظر بگیرید که وقتی یک بیمار به بیمارستان میرود، پزشک مراقبتهای اولیه اغلب از ویزیت آنها مطلع نمیشود مگر اینکه توسط بیمار یا یکی از اعضای خانواده به آنها اطلاع داده شود. یک پزشک خوب مستقر در بیمارستان با پزشک مراقبتهای اولیه تماس میگیرد یا یادداشتی میفرستد تا او را از بستری بیمار مطلع سازد. سپس پزشک مراقبتهای اولیه باید تلاش کند تا سوابق بیمارستانی را جمعآوری کند و پس از ترخیص به موقع، پیگیریهای لازم را انجام دهد. به طور مشابه، یک متخصص خوب، پزشک مراقبتهای اولیه بیمار را در هر تشخیص یا درمانی مشارکت میدهد.
-
درمانگر خوب حامی بیمار است
پزشک خوب هر کاری که لازم است را برای رفع نیازهای بیمار خود انجام میدهد. این امر ممکن است به معنای کمک به آنها در جهتیابی سیستم مراقبتهای بهداشتی از طریق یافتن متخصصان یا تهیه نسخه مورد نیاز باشد. به هر شکل آنها باید مایل به ارائه این پشتیبانی باشند. در واقع جامعه پزشکی باید مدافع بیمار باشد. این امر میتواند مستلزم کمک به بیماران در دریافت داروی نسخهای، ویزیت اورژانسی بیمار، یا کمک به دسترسی بیمار به خدمات ضروری مانند فیزیوتراپی باشد. بهترین پزشکان مایلند برای رفاه بیماران خود تلاش بیشتری کنند.
7. پزشکان خوب رفتار خوبی در بالین دارند
اخلاقمداری در بالین بیش از هر چیز یک رویکرد و ترکیبی از مهارتهاست. پزشک موظف است به شخصیت بیمار احترام بگذارد و با نگرانیهای بیماران خود همدل باشد. او نباید متکبر باشند یا مشکلات بیمار را کوچک بشمارد. باید با بیمار همانطور رفتار کند که میخواهد با خودش رفتار شود. سخنی از ویلیام اوسلر، نویسنده کتاب اصول و بالین در پزشکی، رهبری پیشرو در تبیین اهمیت مهارتهای بالینی و اخلاقمداری و اولین رئیس بیمارستان جان هاپکینز:
“ناراحتکننده است که برای شکست در پزشکی، جزئیترین چیزها کافی هستند. شما به عنوان فردی ماهر و مجهز به تخصص و فناوری ظاهر میشوید. حتی تصورش هم سخت است که یک موضوع آداب معاشرت ساده میتواند شما را ناکام بگذارد. بعد اجتماعی به اندازه بعد علمی ضروری است. این که چقدر باید معمولی باشید، چقدر رسمی، چقدر محتاط و چقدر صریح… همچنین چقدر معذرت خواهی کنید، چقدر اعتماد به نفس داشته باشد، چقدر در فکر پول باشید…در تلاش جهت مبارزه با بیماری، ما نه با فعل و انفعالات ژنتیکی یا سلولی، بلکه با تعاملات انسانی شروع به کار میکنیم.”
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید