اختلال وسواس فکری جبری چیست؟
اختلال وسواس فکری جبری (OCD) با وسواسهای سرزده و یا اجبارهایی که آزاردهنده و وقتگیر هستند مشخص میشود. وسواس تصاویر، افکار یا تمایلاتی مزاحم و ناخواسته است که با اضطراب، پریشانی، انزجار و یا احساس درست نبودن چیزی همراه میباشد. انواع وسواسهای شایع شامل نگرانی در مورد آسیب رساندن به دیگران، احساس کثیف بودن خود یا دیگران و احساس گناهکار بودن میباشد. اجبارها رفتارها یا تشریفات ذهنی تکراری هستند، مانند بررسی ایمنی، بازرسی برای تمیزی و شمارش مکرر. این رفتارها باعث پیشگیری یا کاهش اضطراب میشوند. به عنوان مثال، ترس وسواسی از آلوده شدن به سطوح بالایی از پریشانی منجر میشود و شستشوی اجباری به طور موقت ناراحتی ناشی از وسواس را کاهش میدهد. با این حال، در اختلال وسواس فکری جبری یا OCD، وسواسها عود میکنند، اجبارها را دوباره فعال میکنند و این چرخه مخرب ادامه مییابد.
اختلال وسواس فکری جبری تظاهرات مختلفی دارد
تظاهرات اختلال وسواس فکری جبری متغیر است و محتوای وسواس و اجبار به طور قابل توجهی در بین بیماران فرق دارد. در نتیجه، گاهی اوقات بیماران بر اساس نوع علائم غالب یا تظاهرات همراهشان به زیرگروههای مختلف تقسیم میشوند. چهار زیرگروه اصلی علائم اولیه عبارتند از:
- آلودگی و تمیز کردن
- تقارن، تکرار، مرتب کردن و شمردن
- افکار ممنوعه جنسی، مذهبی یا پرخاشگرانه
- احتکار کردن
وسواس تقارن و نظم شایعترین نوع تظاهرات است. با این حال الگوهای تظاهر علائم میتواند بر اساس عوامل متعددی از جمله سن، جنسیت، بیماریهای همراه و .. متفاوت باشد.
طبقهبندی جدید اختلال وسواس فکری جبری
اولین توصیف OCD در ادبیات روانپزشکی مربوط به سال 1838 توسط ژان اتیناسکویرول است و تقریباً یک قرن بعد، یکی از اولین مطالعات خانوادگی در مورد OCD منتشر شد. از آن زمان، نقش وراثت در ایجاد OCD مشخص شد. تا همین اواخر، OCD به عنوان یک اختلال اضطرابی طبقهبندی میشد. در سال 2013 با راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی یا DSM-5، این طبقهبندی تغییر کرد. اختلالات وسواس فکری اجباری به عنوان طبقه جدیدی معرفی شد؛ همچنین اختلال بدشکلی بدن، اختلال برداشتن پوست و تریکوتیلومانیا نیز در این طبقه قرار گرفتند.
درمان اختلال وسواس فکری جبری چیست؟
درمان OCD شامل گزینههای دارویی، رواندرمانی و جراحی (DBS) است. شواهد محکمی وجود دارد که نشان میدهد درمان با مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) و درمان شناختی-رفتاری، از جمله مواجهه و درمان پیشگیری از پاسخ، باعث تسکین علائم OCD میشود. گزینههای دارویی خط دوم، Clomipramine یا داروهای آنتیسایکوتیک غیر معمول، مانند Risperidone و Aripiprazole هستند. با این حال، همه افراد مبتلا به OCD به خوبی به این مداخلات پاسخ نمیدهند. با توجه به اینکه OCD بسیار ناتوانکننده و شایع است، تلاشهای بیشتری برای کشف مکانیسمهای زمینهای ایجاد آن به منظور بهبود نتیجه درمان، تشخیص زودهنگام و درک اتیولوژی OCD مورد نیاز است.
در یک بررسی، اپیدمیولوژی ژنتیکی، مطالعات ژنتیک مولکولی OCD و علائم وسواس فکری-اجباری خلاصه شده است. اختلال وسواس فکری جبری یک اختلال ارثی و چندژنی است که با انواع واریانت رایج و نادر، از جمله واریانتهای مضر de novo، مرتبط است. مطالعات متعدد پشتیبانی قابل اعتمادی را برای یک سهم ژنتیکی بزرگ در تظاهر OCD ارائه دادهاند. مطالعات ارتباط گسترده ژنوم هنوز به نتایج قابل توجهی منتهی نشده است. خطر ژنتیکی OCD با شرایط همراه آن (مانند سندرم تورت و بیاشتهایی عصبی) مشترک است.
علیرغم تلاشهای قابل توجه برای کشف اساس ژنتیکی OCD، درک مکانیکی از نحوه تعامل و همگرایی عوامل خطر ژنتیکی و محیطی در سطح مولکولی برای ایجاد فنوتیپ ناهمگن OCD هنوز ناشناخته است. تحقیقات آینده باید تنوع ژنتیکی اجدادی را افزایش دهد، تفاوتهای سنی و جنسیتی را در خطر ژنتیکی OCD بررسی کند و مطالعات فارماکوژنتیک، بیان ژن، تعاملات ژن با محیط و مکانیسمهای اپیژنتیکی OCD را گسترش دهد.
PubMed-Genetics of obsessive-compulsive disorder
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید