فیبرومیالژیا چیست؟
فیبرومیالژیا (FM) یک وضعیت ناشی از درد مزمن است که تحت عنوان درد گسترده مزمن در ICD-11 طبقه بندی میشود. نشانگرهای اصلی FM شامل درد اسکلتیعضلانی غیراختصاصی، خستگی، اختلال خواب مزمن و اختلال عملکرد شناختی خفیف است. FM با شیوع تخمینی بین ۲٪ تا ۱۰٪ در میان جمعیت عمومی، یک بیماری شایع به شمار میآید. اکثر بیماران زن هستند. با این حال، چالشهای مهمی در تشخیص و مدیریت طولانی مدت این بیماری همچنان وجود دارد. از سال ۱۹۹۰، رسیدن به تشخیص، بر معیارهای کالج روماتولوژی آمریکا (ACR) تکیه کرده است. این معیارها به طور منظم برای تعیین کمیت علائم مرکزی FM و بیماریهای همراه به روز میشوند.
«برای مطالعه سایر مقالات علمی، وارد دکترنکست شوید»
علت فیبرومیالژی هنوز کاملا مشخص نیست
هنوز مشخص نیست که چه چیزی باعث فیبرومیالژی میشود، اما مکانیسمهای جداگانهای برای علائم آن مطرحشده است. به عنوان مثال، درد مزمن با حساسیت مرکزی، یک فرآیند فیزیولوژیک است که در آن ورودی درد به طور غیرطبیعی در نورونهای شاخ پشتی تقویت میشود. این امر هم به آلودینیا (درک محرکهای بیضرر به عنوان محرک دردناک) و هم به پردردی (یعنی افزایش حساسیت به محرکهای دردناک) منجر میشود.
بررسی فیبرومیالژیا از چارچوب زیستروانی اجتماعی
توضیح جامعتری از FM توسط چارچوب زیستروانی اجتماعی ارائه شده است که سهم تعاملی عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی را در این سندرم تایید میکند. این چارچوب، مهمتر از همه، پیشنهاد میکند که مدیریت همزمان پریشانی عاطفی مانند افسردگی، بخشی جداییناپذیر از مدیریت فیبرومیالژی است. با این حال، استراتژیهای درمانی طولانیمدت به طور موثر به مدیریت علائم فردی تقلیل مییابد که با اولویتهای درمانی بیمار هدایت میشود. هدف مراقبتهای بهداشتی در این سندرم، مدیریت درد است و معمولاً از طریق مداخلات دارویی به آن پرداخته میشود.
چندین گزینه برای مدیریت درد از طریق دارودرمانی در FM وجود دارد. رایجترین آنها عبارتند از:
- داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی (NSAIDs)
- مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)
- مهارکنندههای بازجذب سروتونین- نوراپی نفرین (SNRIs)
- ضدافسردگیهای سهحلقهای (TCA)
- گاباپنتینوئیدها
با این حال، هیچ یک از اینها اثرات مفید ثابتشدهای در بیماران FM نشان نداده است. به عنوان مثال، NSAIDها در مطالعات برتری نسبت به دارونماها نشان ندادند. تحقیقات روی SSRIها و SNRIها، که امیدوارکننده تلقی میشدند نتایج متفاوتی را نشان دادهاند. در سایر داروهای ضدافسردگی مانند داروهای ضدافسردگی سهحلقهای بیشترین مزایای امیدوارکننده از نظر کیفیت خواب است.
اوپیوئیدها در دستورالعملهای بالینی قرار ندارند. اما در بالین رایج هستند. این مواد به دلیل اثربخشی کمتر در مقایسه با سایر داروها و میزان بالای سوء استفاده از آنها، بارها در تحقیقات به عنوان راهحل طولانیمدت مدیریت درد رد شدهاند. میزان موفقیت درمانهای ترکیبی این سوال را ایجاد میکند که آیا عوامل غیراختصاصی، که توسط پاسخ دارونما منعکس میشوند، بر بهبود علائم تأثیر دارند یا خیر.
یک مطالعه در راستای بررسی اثر دارونما بر مدیریت علائم فیبرومیالژیا
در ادامه به نتایج متاآنالیزی میپردازیم که با هدف تحلیل پاسخ دارونما به درد، ناتوانی عملکردی و افسردگی در کارآزماییهایی که SSRI و SNRI را در بیماران مبتلا به FM بررسی میکردند، انجام شده است.
نتایج مطالعه
این مطالعه شواهد اولیهای را ارائه میکند که نشان میدهد پاسخهای دارونما، که شامل اثرات غیراختصاصی نیز هستند، ممکن است در درمان FM نقش داشته باشند. نتایج نشان داد با به کارگیری دارونما نه تنها تغییر در شدت درد امکانپذیر است، بلکه در سایر حوزههای مهم، یعنی ناتوانی عملکردی و افسردگی نیز ممکن است. این نتایج این ادعا را تایید میکند که در بسیاری از موارد، اختلالات درد اولیه مزمن نیازمند یک رویکرد درمانی چند رشتهای است که به چارچوب زیستروانی اجتماعی نیز اشاره دارد.
با توجه به اینکه پاسخهای دارونما شامل اثرات غیراختصاصی است و فیبرومیالژی به عنوان یک وضعیت پیچیده نشان داده میشود، درمان تکی مانند SSRIها و SNRIها ممکن است اثربخشی کمتری داشته باشند. با این حال، از دیدگاه بیماران، کاهش شدت درد اغلب به عنوان مطلوبترین نتیجه درمانی اعلام میشود. نکته مهم این است که بهبود در حوزه پیامدهای مختلف لزوماً با یکدیگر مرتبط نیستند.
Pubmed – Placebo Responses and Their Clinical Implications in Fibromyalgia: A Meta-Analysis Using SSRI and SNRI Trials
«برای مطالعه سایر مقالات علمی، وارد دکترنکست شوید»
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
یک پاسخ
خیلی عالی بود واگاهی خوبی میده