توضیحات تخصصی و علمی دربارۀ درمان با نوروفیدبک و چگونگی عملکرد آن

Table of Contents

نوروفیدبَک تِراپی چیست؟

درمان با نوروفیدبک (neurofeedback) یک روش غیر تهاجمی پزشکی است که مناسب برای درمانِ برخی اختلا‌ل‌های سیستم عصبی-روانی مغز و همچنین برای توانمندسازی و بهبود عملکردهای مغزی، بدون مصرف داروهای اعصاب است. 

در این تکنولوژوی نوین، که نخستین ایدۀ پیدایش آن در دهۀ 1970 توسط ناسا NASA بوده است و هنوز هم یکی از حوزه‌های فعال در علوم اعصاب و مغز (نوروساینس) است، به کمک ابزارهای تخصصی، نخست امواج مغزی بیمار به شکل نقشۀ مغزی، اندازه‌گیری و ثبت و سپس توسط متخصص، تفسیر بالینی می‌شود. پس از آن با ابزار نوروفیدبک، فیدبک یا بازخوردی در نحوۀ عملکرد مغز به بیمار ارائه می‌شود و در فرایند این بازخورد، تغییرات در سطح نورونی و در شبکۀ الکتریکی مغز به تدریج ایجاد می‌شود. در نتیجه، پس از دورۀ درمان، پاسخ مغز به محرک‌ها نسبت به قبل تغییر می‌کند.

نورون به معنی «سلول عصبی» و فیدبک به معنی «بازخورد» است. به زبان ساده، در نوروتراپی (درمان نورون‌ها) که با ابزاری به نام نوروفیدبک انجام می‌شود، مغز در سطح نورونی یا سلولی، در شبکۀ الکتریکی مغز، آموزش می‌بیند و مهارت می‌یابد که به طور اتوماتیک، کارآمدتر عمل کند.

به زبان ساده، دانش مرتبط با نوروفیدبک تراپی بر این اصل عمل می‌کند که امواج مغزی ما، بر رفتار ما تاثیر می‌گذارد و مثلا اگر فردی دچار اختلال‌های افسردگی، اختلال‌های اضطراب، اختلال‌های خواب، وسواس، پرخوری یا کم‌خوری عصبی، ADHD و… باشد و در عملکردش، ناتوانی در حفظ آرامش و سلامت رفتار، یا تمرکز و توجه وجود داشته باشد، پس بدین معناست که امواج مغزیِ مرتبط با آرامش یا خوابِ با کیفیت یا توجه و تمرکزش دچار اختلال شده است، بنابراین با مداخلۀ درمانی بر روی الگوهای امواج مغزی، می‌توان آن اختلال را بهبود بخشید.

در این روش درمانی، طرز فکر و احساس و شخصیت فرد تغییری نمی‌کند، بلکه متخصص با تغییر تدریجیِ امواج الکتریکی مغز از طریق ابزار نوروفیدبک، بخش الکتریکی مغز را به سوی الگوهای فعالیتِ سلامت‌ترِ امواج پیش می‌برد، بنابراین آن دسته از اختلال‌های عصبی-روانی که مرتبط با امواج الکتریکی مغز است، درمان می‌شود. بدین معنا که پس از درمان، پاسخ مغز به محرک‌های قبلی، اعم از محرک‌های اضطراب‌زا یا محرک‌هایی که نیاز به توجه و تمرکز دارد، تغییر پیدا می‌کند.

انواع امواج الکتریکی مغز و فرکانس‌های آن‌ها

امواج دلتا (1 تا 4 هرتز): امواج الکتریکی مرتبط با خواب عمیق، یعنی خواب بدون رویا و نیز حل مسائل پیچیده و…

امواج تتا (4 تا 8 هرتز): امواج الکتریکی مرتبط با رویاپردازی، حافظۀ کوتاه‌مدت، دقت، خلاقیت، شهود و الهام و…

امواج آلفا (8 تا 12 هرتز): امواج الکتریکی مرتبط با آرامش روان و تمدد اعصاب در حالت توجه به محیط و…

امواج SMR (12 تا 15 هرتز): امواج الکتریکی مرتبط با توجه و تمرکزِ برنامه‌ریزی و کنترل بر رفتار و…

امواج بتا (15 تا 18 هرتز): امواج الکتریکی مرتبط با توجهِ متمرکز و تفکر و حل مساله و… 

امواج های‌بتا (18 تا 32 هرتز): امواج مرتبط با سیستم پاراسمپاتیک مغز، حل مسالۀ سریع و گوش به زنگی و…

و امواج گاما (بالای 35 هرتز): امواج مرتبط با پردازش اطلاعات تخصصی و جمع‌بندی اطلاعات و نتیجه‌گیری در حوزه‌های تخصصی و…

تکنولوژی مداخلۀ درمانی با نوروفیدبک چیست؟

برای توضیح دربارۀ چگونگی مداخلۀ درمانی با تکنولوژی نوین پزشکی نوروفیدبک باید با دو مفهوم 1. فرکانس یا بسامدِ موج الکتریکی؛ و 2. دامنۀ موجِ الکتریکی آشنا شوید.

فرکانس یا بسامد (frequency) نشان‌دهندۀ «سرعت» (speed) یک موج الکتریکی است. پس یعنی کندترین فرکانس مغز، موج دلتا و سریع‌ترین موج، گاما است. واحد اندازه‌گیری فرکانس یا بسامد، هرتز (hertz) است. یک هرتز نشان‌دهندۀ تعداد موج‌ها در یک ثانیه است. بنابراین به عنوان مثال، موج دلتا که فرکانس آن 1 تا 4 هرتز است، یعنی موجی که در یک ثانیه به تعداد یک تا چهار موج در مغز پدیدار می‌شود و وجود دارد.

دامنه (amplitude) به ارتفاع یک موج الکتریکی در مغز اشاره دارد و واحد آن میکرووُلت (microvolts) است (در مغز از 0 تا 150-200 میکرووُلت) و نشان‌دهندۀ «قدرت» (power) موج الکتریکی است.

فرکانسِ موج الکتریکی با دامنۀ همان موج، رابطۀ معکوس دارد. یعنی مثلا امواج الکتریکیِ دلتا که کم‌ترین (کندترین) فرکانس را دارند، بیش‌ترین دامنه (ارتفاع) را دار هستند و امواج الکتریکیِ گاما که بیش‌ترین (سریع‌ترین) فرکانس را دارند، کم‌ترین دامنه (ارتفاع) را دارا می‌باشند.

به زبان تخصصی، در علوم اعصاب (نوروساینس) و نوروتراپی با تکنولوژی نوروفیدبک، اختلال روانی را مرتبط با کم‌تر یا بیش‌تر بودنِ حد طبیعی و سالم دامنۀ امواج می‌دانند. پس در نوروفیدبک تراپی، مداخلۀ درمانی بر روی دامنۀ امواج که همان ارتفاع یا قدرت امواج الکتریکی مغز است، صورت می‌گیرد؛ که اختلال در دامنۀ امواج، منجر به اختلال‌هایی از جمله اضطراب، افسردگی، اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD)، اختلال یادگیری (LD) و اختلال‌های خواب و خوردن و غیره می‌شود. 

لازم است بدانیم که حدود 75% کارکرد مغز از امواج الکتریکی تشکیل شده است و حدود 25% آن را بخش شیمی مغز شکل داده است. به همین دلیل است که مغز، خاصیت الکتروشیمیایی دارد.

داروهای اعصاب، هدف تاثیرشان بر روی آن 25% شیمیِ مغز است و نوروفیدبک ‌تراپی، هدف درمانی‌اش بر 75% مغز که در کل بر ارتباط‌های شبکه‌ای الکترومغناطیسیِ نورونیِ مغز (networks) تاثیرگذار است و تفاوت اصلیِ دیگرِ این دو نوع درمان، این است که داروی اعصاب، یک مداخلۀ پزشکی با وارد کردن ماده‌ای از بیرون به ارگانیسم انسان است، ولی در درمان با نوروفیدبک از بیرون از ارگانیسم انسان، ماده‌ یا موجی وارد مغز و بدن نمی‌شود.

شیوۀ درمان با نوروفیدبک

در نوروفیدبک‌ تراپی، الکترودهایی از جنس طلا (به دلیل رسانایی بیش‌تر) بر روی پوست سر بیمار قرار می‌گیرد. این دستگاه، فعالیت الکتریکی امواج مغز را ثبت می‌کند و متخصص با توجه به نتیجۀ ثبت امواج و آنالیز آن، مشکلات و اختلال‌های مرتبط با امواج مغز را تشخیص می‌دهد و نسبت به اختلالی که در امواجِ مربوطه شناسایی می‌کند، نوروفیدبک ‌تراپی را با بیمار آغاز می‌کند و همزمان با آغاز درمان با نوروفیدبک، امواج الکتریکی مغزِ خودِ بیمار نیز برای وی به شکل شبیه‌سازی‌شده در قالب یک بازی کامپیوتری یا فیلم ویدئویی در مانیتور به او نشان داده می‌شود.

در این حالت، پخش فیلم یا هدایت بازی کامپیوتری بدون استفاده از دست و تنها با امواج مغزیِ بیمار انجام می‌شود. به این شکل که فرد با دیدن پیشرفت یا توقف بازی و به دست آوردن یا از دست دادن امتیاز با تغییراتی که در صدا یا پخش فیلم به وجود می‌آید، سعی در مطلوب کردن شرایط آن بازی یا تصویری که می‌بیند دارد و همین اقدام به تلاش، چون به امواج الکتریکی مورد نظر با اختلال آن بیمار متصل است، بنابراین به تدریج وضعیت امواج الکتریکیِ آن اختلال در مغز، آغاز به تغییرِ پایدار از وضعیت ناسالم به وضعیت سالم می‌کند. اینکه دامنۀ چه امواجی در مغز افزایش و دامنۀ چه امواجی کاهش یابند، کاملا بستگی به اختلال هر بیمار دارد و متخصص، آن را در طول جلسات درمان و در فرایند درمان، تنظیم می‌نماید. 

بدین ترتیب، درمان در نوروفیدبک‌ تراپی به وسیلۀ متخصص پیش می‌رود، تا امواج الکتریکی مغز نهایتا در وضعیت سلامت قرار گیرند و با همین روند، دورۀ درمان نیز به پایان می‌رسد. 

سوالات رایج دربارۀ نوروفیدبک تراپی

از این روش درمانی می‌توان به منظور بهبود و درمان اختلال‌هایی چون اختلال بیش‌فعالی و نقص توجه (ADHD)، اختلال یادگیری (LD)، اختلال‌های افسردگی، اختلال‌های اضطرابی، سردردها، وسواس‌ها، هراس‌ها (فوبیا‌ها)، اختلال‌های خواب و خوردن و نیز اختلال‌های مرتبط با سوء مصرف مواد و الکل (با ملاحظات ویژۀ مکانی) به کار برد. 

به عنوان مثال، همان طور که حضور در باشگاه ورزشی به خودی خود موجب سلامت جسم نمی‌شود و تمرین‌های ورزشی زیر نظر متخصص است که سلامتی تن شما را به ارمغان می‌آورد، خود دیدن فیلم یا انجام یک بازی (که بنا بر میل بیمار انتخاب می‌شود) نیز به خودی خود، موجب بهبود اختلال نمی‌شود، بلکه تکنولوژی متصل به آن فیلم یا بازی است که در فرایند درمان با نوروفیدبک موجب درمان اختلال می‌شود. این تکنولوژی نوین پزشکی برای جذاب شدن فرایند درمان به صورت خلاقانه، از دیدن فیلم یا انجام بازی در فرایند درمان استفاده کرده است. یعنی به وسیلۀ الکترودهایی که به سر بیمار وصل است، امواج الکتریکی مغز فرد به آن فیلم یا بازی کامپیوتری متصل شده و زمانی که فرد در حال تماشای فیلم و… است، متخصص از آن سو، در حال تنظیم الگوهای مغزی سلامت آن شخص است. 

مانند هر درمان تخصصی، کامل کردن دورۀ درمان با نوروفیدبک بسیار مهم است و ناقص گذاشتن درمان، سبب عود علائم می‌گردد. در مورد نوروفیدبک تراپی باید به خاطر داشت که این روش درمانی در واقع نوعی یادگیری اتوماتیک مغز است که در سطح نورون‌های مغزی در امواج الکتریکی مغز ایجاد می‌شود. یعنی در فرایند درمان و پس از پایان درمان، تغییر پایدار مغز به شکلی است که برای همیشه نتیجۀ آن درمان در آن رخ داده است. به طوری که مغز به تنظیم سلامتِ امواج خود که پیش از درمان، توانایی آن را نداشت، می‌پردازد و نقص‌های عملکردی خود را برطرف می‌کند. مثال سادۀ آن، آموختن مغز در هنگام یادگیری رانندگی است که وقتی آن را آموختیم، مغز هرگز آن را از یاد نمی‌برد و حتی اگر بخواهد هم دیگر نمی‌تواند آن را فراموش کند و به خودش بگوید که من تصمیم می‌گیرم که دیگر رانندگی را بلد نباشم! او نمی‌تواند به دورانی که مهارت رانندگی را نداشت بازگردد. در واقع پس از دورۀ درمان با نوروفیدبک، مغز مهارت جدیدی به دست آورده است و آن تنظیم کردن امواج مغزی در وضعیت سلامتِ خود است (که به آن خودتنظیمیِ امواج مغزی گفته می‌شود). البته برای داشتن یک درمان کامل، علاوه بر رعایت ترتیب جلسات و کامل کردن آن‌ها، همکاری خانواده و عمل به کلیۀ دستورات تیم درمانی ضروری است. 

بله. آن بخش از مغز که مداخلۀ درمانی با نوروفیدبک روی آن انجام می‌شود، یعنی بخش الکتریکی مغز، هر گونه مهارت‌یابی جدید را به طور داِئم در خود پایدار نگاه می‌دارد (که به آن، خاصیت نوروپلاستیسیتی و  نوروجنسیس مغز گفته می‌شود). مثال آن، یادگیری مهارت رانندگی یا دوچرخه‌سواری است. به طوری که پس از پایان درمان با نوروفیدبک -اگر درمان به درستی انجام پذیرفته باشد- نیاز به مداخلۀ درمانی دیگر و نیز نوروفیدبک تراپی مجدد نخواهد بود.

تقریبا در هیچ بیماری و درمانی نمی‌توان قول درمان قطعی داد. می‌دانیم که نتیجۀ درمانِ موثر به شرایط گوناگونی بستگی دارد؛ از آن جمله می‌توان به نوع و شدت بیماری، زمان اقدام به درمان، میزان همکاری فرد و خانوادۀ او با تیم درمانی، رعایت تمام نکات مربوط به درمانِ صحیح از جانب فرد و متخصص و… اشاره کرد. در مورد نوروفیدبک‌ تراپی و در کل درمان‌های روان‌شناختی و روان‌پزشکی نیز همین طور است. 

نوروفیدبک تراپی در بهبود اختلال‌هایی مانند بیش‌فعالی و نقص توجه (ADHD)، اختلال یادگیری (LD)، اختلال‌های اضطراب و بهبود تمرکز و توجه، نتایج اثبات‌شده‌ای به همراه دارد.

دربارۀ اختلال ADHD در حالی که نتیجۀ نهایی مشابه است، یعنی یک تغییر قابل توجه در رفتار که پس از مصرف هر دوز دارو اتفاق می‌افتد، اما این دو روش درمانی، تفاوت‌های بسیار مهمی نیز با یکدیگر دارند. درمان با دارو همیشه وابسته به مصرف با دوز مشخص است و به محض قطع دارو، اثرات اختلال نیز بازمی‌گردد. ضمن اینکه داروها به دلیل اینکه یک مادۀ شیمیایی از خارج، وارد بدن و مغز فرد می‌شود عوارض جانبی زیادی از جمله سردرد، اضطراب، به‌هم‌ریختگی دستگاه گوارش و یا اختلال خواب به همراه دارد. اما در درمان با نوروفیدبک، هیچ مادۀ شیمیایی یا جریان الکتریکی از بیرون، وارد مغز یا بدن بیمار نمی‌شود و تکنولوژی درمان با نوروفیدبک، یادگیری مهارت خودتنظیمی امواج مغزی است که پس از بهبود، مغز به صورت پایدار، در عملکرد سلامت امواج خود، توانا می‌مانَد.

در اختلال ADHD درمان با نوروفیدبک ممکن است به عنوان جایگزینی برای دارو استفاده شود، یا می‌توان آن را در ترکیب با داروها برای دستیابی به نتیاجِ درمانی بیش‌تر و عمیق‌تر، نسبت به دارودرمانی به تنهایی استفاده کرد.

دربارۀ بقیۀ اختلال‌ها هم هدف نهایی تیم درمانی ما، که منطبق با اهداف علمی و کاربردی علوم اعصاب (نوروساینس) می‌باشد، درمان عمیق و پایدار اختلال، با هدف بی‌نیازی به هیچ مداخلۀ بیرونی است.

خیر. در بیش از 40 سال تجربۀ نوروفیدبک تراپی در دنیا، هیچ گونه عارضۀ جانبی گزارش نشده است. در نوروفیدبک‌ تراپی در مغز، یادگیری خودتنظیمی رخ می‌دهد و هیچ‌گونه مادۀ خارجی وارد مغز یا بدن نمی‌شود و هیچ شکل از مداخلۀ تهاجمی صورت نمی‌گیرد؛ بنابراین هیچ‌گونه عوارض و خطری به دنبال ندارد.

از 5 سالگی به بالا می‌توان از درمان با نوروفیدبک استفاده کرد، اما بهترین سنِ استفاده به ویژه در اختلال بیش‌فعالی و نقص توجه (ADHD) و اختلال‌ یادگیری (LD)، یعنی اختلال‌های دوران کودکی، سنین دبستان می‌باشد و البته تا 70 سالگی بسته به نوع و شدت اختلال، می‌توان از این شیوۀ درمانی استفاده کرد.

برای درمان اختلال، معمولا به 20 تا 30 جلسه و برای ارتقای عملکرد، به 15 تا 20 جلسه نیاز است. جلسات معمولا به صورت دو تا سه روز در هفته و در برخی پروتکل‌های درمانی هر روز ارائه می‌شود. طول هر جلسه، 45 دقیقه تا 1 ساعت است.

قطع دارو در هنگام آغاز نوروفیدبک ‌تراپی لازم است که با دستور پزشک مرکز و تحت نظارت وی صورت گیرد. معمولا درمان نوروفیدبک اگر با دارو شروع شود، در طول جلسات درمانی، دوز دارو کاهش یافته و در اکثر موارد به حداقل مقدار خود رسیده و یا قطع می‌گردد.

با توجه به اینکه نوروفیدبک‌ تراپی، یک فرایند یادگیری و تغییر پایدار اتوماتیک مغز است، بنابراین نباید در چند جلسۀ نخست منتظر تغییرات باشید. نخستین تغییرات از جلسۀ دهم تا پانزدهم خود را نشان خواهند داد. در صورتی‌ که این تغییرات مشاهده نگردند، معمولا روند درمان اصلاح و در موارد مقاوم که درصد اندکی ار بیماران را شامل می‌شود، درمان متوقف خواهد شد.

برای درمان اختلال، معمولا به 25 تا 30 جلسه و برای ارتقای عملکرد، به 15 تا 20 جلسه نیاز است. جلسات معمولا به صورت دو تا سه روز در هفته و در برخی پروتکل‌های درمانی هر روز ارائه می‌شود.

نوروفیدبک‌‌ درمانی به تنظیم سیستم عصبی مرکزی (CNS) یعنی مغز می‌پردازد و بایوفیدبک ‌‌درمانی به مداخلۀ درمانی بر سیستم عصبی پیرامونی (PNS) یعنی اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک می‌پردازد. در درمان برخی اختلال‌ها، به همراه نوروفیدبک از بایوفیدبک هم استفاده می‌شود. بایوفیدبک بسیار شبیه به نوروفیدبک است؛ اما به جای تنظیم الکتریکی در مغز، به تنظیم اعصاب پیرامونی در ارگان‌های قلب و عضله و دستگاه تنفسی می‌پردازد. ضمن اینکه نام دیگر نوروفیدبک، EEG بایوفیدبک است؛ یعنی بایوفیدبکِ امواج مغزی.

تحریک الکتریکی مغز (Transcranial Electrical Stimulation) که آن هم یکی از تکنولوژی‌های نوین پزشکی است، ابزاری غیر از نوروفیدبک است که در بسیاری از موارد اگر شدت مشکل و اختلال فرد زیاد باشد و با تشخیص متخصص بخواهیم با سرعت بیشتر و در کوتاه‌ترین زمان به نتیجۀ مطلوب برسیم، در کنار نوروفیدبک و بایوفیدبک از روش تحریک الکتریکی مغز (TES) نیز استفاده می‌کنیم. در برخی موارد، مانند افزایش حافظه نیز می‌توان از تحریک الکتریکی مغز (TES) به تنهایی استفاده کرد.

لورتانورفیدبک نوعی نوروفیدبک است که می‌تواند بخش‌های عمیق‌تر مغز را تحت تاثیر قرار دهد. در برخی موارد به تشخیص متخصص، به جای نرمال‌‌نوروفیدبک (نوروفیدبک استاندارد) از لورتا‌نوروفیدبک استفاده می‌شود و نقاطی از سر که در آن الکترود وصل می‌شود، بسیار بیشتر از نوروفیدبک استاندارد است.

اشتراک گزاری مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

آنلاین نوبت بگیر

آنلاین نوبت بگیر