نوروفیدبک درمانی، روشی نوین و اثرگذار در درمان افسردگی، انواع اضطراب‌ و وسواس‌ها

Table of Contents

به عنوان یک تیم درمانی، کاملا آگاهیم و می‌دانیم که اگر در حال دست‌وپنجه نرم کردن با غولی به نام افسردگی هستید و زندگی دیگر برایتان نه معنایی دارد و نه رنگی؛ یا دچار اختلال‌های موازی‌اش چون پرخوری عصبی و اضافه‌وزن یا شاید حتی کم‌خوری و کاهش وزن شده‌اید؛ یا با اختلال‌هایی چون اضطراب و وسواس درگیر هستید و هرچه تلاش می‌کنید، نمی‌توانید از دل‌شوره و بی‌قراری شدید‌تان خلاص شوید، تا چه حد زندگی کردن برایتان دشوار شده است و از عملکردهای سلامت‌تان در جای‌جای زندگی، هر روز بیش‌تر دور می‌شوید.

 فرقی ندارد که در رابطۀ زوجی دچار اخلال شُدید یا رابطۀ کاری یا روابط گوناگون اجتماعی‌تان، بلکه مهم این است که از وقتی این اختلال‌ها سروکله‌شان در زندگی‌تان پیدا شده، شما هر روز و با سرعت و شتاب بیش‌تری در حال آزار دیدن و رنج بردن از آن هستید… بنابراین امروز با شما اینجا هستیم تا نوین‌ترین روش پزشکی، که با کم‌ترین عارضه و اثر پایدار در درمان انواع افسردگی‌ها، اضطراب‌ها و وسواس‌ها کاربرد دارد را معرفی و شما را از وجود این درمان تخصصی آگاه کنیم: «نوروفیدبک درمانی»

چرا نوروفیدبک ‌درمانی؟

آن هنگام که با افسردگی، اضطراب، وسواس‌ها، هراس‌ها، پرخوری یا کم‌خوری عصبی، اختلال خواب، و مشکلات مربوط به توجه و تمرکز مواجه هستیم، معمولا از میان انتخابی که از انواع مختلف درمان‌ها برای بهبود سلامت روانی وجود دارد، یا به سوی روان‌درمانی‌های کلاسیک که بر مبنای جلسات طولانی‌مدت است قدم برداریم، یا راه حل‌های سریع‌تری چون دارودرمانی را برمی‌گزینیم تا مُسکّنی فوری را برای درد اعصاب و روان خود به کار گیریم. 

روان‌درمانی، روشی است که برای بسیاری از بیماران استفاده می‌شود و هرچند که تاثیرگذار است، اما روند درمان در آن، تقریبا طولانی‌ و پرهزینه‌ است. دارودرمانی هم که روش دیگر درمان است، مزیت‌اش این است که خیلی فوری، سبب کاهش نشانه‌های بیماری می‌شود و به همین روی، توصیۀ درمانی برای مداخلۀ سریعِ اختلال‌های افسردگی و اضطرابی است، اما با توجه به ملاحظات و نگرانی‌های زیادی که در مورد داروها و عوارض جانبی آن‌ها به خصوص در اختلال‌های مقاوم به درمان وجود دارد، نیاز به درمان‌های غیر شیمیایی، بسیار پر اهمیت است. 

بنابراین با توجه به این نیاز حیاتی، دانشمندان علوم مغز و روان، روش‌های نوین پزشکی‌ را برای شیوه‌های درمان جدید یافته‌اند که بدون نیاز به دارو و عوارض جانبی‌اش و همچنین بدون نیاز به مدت زمان طولانی‌ِ روان‌درمانی می‌باشد و به همین سبب لازم است که افرادی که موضوع سلامت روان و بهداشت روانی‌شان برایشان اهمیت دارد نیز از این روش‌ها آگاه شوند و این شیوه‌های جدید درمان را مورد توجه قرار دهند.

این روش‌ درمانی، مورد تایید سازمان FDA آمریکا نیز می‌باشد و یافته‌های پژوهشی از سال 2018 به بعد، درمان با اثربخشی پایدار آن را به اثبات رسانده است. در سال 2016، انجمن سایکوفیزیولوژی و بایوفیدبک کاربردی (Association for Applied Psychophysiology and Biofeedback) و جامعۀ تنظیم عصبی (International Society for Neuroregulation & Research)، گایدلاین‌هایی را برای ارزیابی میزان اثربخشی بالینیِ مداخله‌های نوروفیدبک و بایوفیدبک تهیه کردند.‌ بر اساس این گایدلاین، اثربخشی درمان با نوروفیدبک و بایوفیدبک در این اختلال‌ها، اثربخشی با سطح 4 که از بالاترین اثربخشی‌های درمانی است، اعلام شده است (اطلاعات بیش‌تر در مقالۀ تاثیرگذاری درمان با نوروفیدبک در حوزۀ سلامت و بهداشت روان)

درمان با نوروفیدبک، برای اختلال‌های افسردگی، اضطراب، وسواس، هراس، اختلال‌های خواب و خوردن و اختلال‌های توجه و تمرکز، از کودکی تا سالمندی مورد استفاده قرار گیرد؛ اختلال‌هایی که شدت کیفیت زندگی ما و عملکرد و کارایی ما را در زندگی زوجی، در زندگی حرفه‌ای، در دانشگاه و مدرسه و اجتماع، در تمام سنین تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و افراد هنوز نمی‌دانند که سیستم درمان با نوروفیدبک تا چه حد می‌تواند برای بهبود سلامت و بهداشت روان و عملکردشان مفید باشد.

درمان با نوروفیدبک به زبان ساده چیست؟

نوروفیدبک یک سیستم مداخله‌ای درمانِ بدون دارو و بدون ورودِ هیچ مادۀ خارجی به مغز و بدن است. در فرایند درمان با نوروفیدبک، با افزایش مهارتِ خودتنظیمی که به صورت اتوماتیک در روند درمان در امواج مغزی فرد رخ می‌دهد، عملکرد مغز و روان و رفتار بیمار بهبود می‌یابد. نوروفیدبک درمانی، مناسب برای هر دو گروهِ کودکان و بزرگسالان است. در نتیجۀ درمان با نوروفیدبک، اگر به صورت دقیق و تخصصی انجام شود، مغز فرد به بهترین نسخه از خودش تبدیل می‌شود که به آن، نقطه اُپتیموم مغز می‌گویند.

به زبان ساده، فرایند درمان با نوروفیدبک شبیه فرایند یادگیری دوچرخه، رانندگی، یا نواختن موسیقی است که پس از یادگیری، احتمال فراموشی آن بسیار کم و تقریبا محال است و اگر هم کندی‌ای در این مهارت‌ها صورت بگیرد، فرد وقتی دوباره آن را آغاز ‌کند، لازم نیست که مراحل مهارت‌آموزی را از ابتدا طی کند، بلکه مغز او آن مهارت را خیلی سریع می‌تواند بازیابی کند. در اینجا منظور از یادگیری مغز، مهارت پیدا کردنِ سیستم عصبی در ایجاد و نگهداری امواج الکتریکی سالم است که در نتیجۀ درمان با نوروفیدبک، ایجاد می‌شود.

مزیت اثربخشیِ درمان با نوروفیدبک در اختلال‌های افسردگی و اضطرابی چیست؟

درمان با نوروفیدبک نسبت به روان‌درمانی‌های کلاسیک در مدت زمان درمان آن است که بسیار متفاوت عمل می‌کند. یعنی برای اختلال‌هایی که هم با روان‌درمانی‌های کلاسیک هم با نوروفیدبک قابلیت درمان دارد، نوروفیدبک هم در مدت‌زمان کوتاه‌تری اثرگذار است و هم از نظر هزینه، مقرون به صرفه‌تر است. در مقایسه با  دارودرمانی هم گزینۀ بسیار امن‌تری است، زیرا داروهای اعصاب و روان، با عوارض جانبی بسیار زیادی که دارند، اغلب سبب مشکلات موازی دیگری برای فرد می‌شودن، مثل مشکلات خواب و اضافه وزن و در مواردی هم کاهش وزن. ولی درمان با نوروفیدبک به دلیل اینکه هیچ مادۀ بیرونی وارد مغز یا بدن نمی‌شود، بنابراین هیچ عارضۀ جانبی هم ندارد و نکتۀ بسیار مهم در نوروفیدبک ‌درمانی بر اساس یافته‌های پژوهشی علمی، اثرات طولانی‌مدت و پایدار آن است.  

توضیحِ کوتاه نوروفیدبک ‌‌درمانی به زبان تخصصی

نورون به معنی «سلول عصبی» و فیدبک به معنی «بازخورد» است. به زبان ساده، در نوروتراپی (درمان نورون‌ها) که با ابزاری به نام نوروفیدبک انجام می‌شود، مغز در سطح نورونی یا سلولی، در شبکۀ الکتریکیِ مغز آموزش می‌بیند که به طور اتوماتیک، کارآمدتر عمل کند.

از دیدگاه علوم اعصاب (نوروساینس) مشکلات مختلف فرد را می‌توان از کارکرد نامناسب سلول‌های مغزی یا همان نورون‌ها دانست. این کارکرد نامناسب را می‌توان به شکل فعالیتِ افزایش‌یافته و یا کاهش‌یافتۀ امواج مغزیِ مختلف دید. بنابراین تنظیم امواج مغزی می‌تواند بهبود و سلامت فرد را به دنبال داشته باشد. 

همان طور که بالاتر هم عنوان شد، یکی از روش‌های بسیار موثرِ بهبود عملکرد مغز از طریق تنظیم امواج مغزی، نوروفیدبک ‌تراپی است. در این روش درمانی، طرز فکر و احساس و شخصیت فرد تغییری نمی‌کند، بلکه متخصص با تغییر تدریجی امواج الکتریکی مغز از طریق ابزار نوروفیدبک، بخش الکتریکی مغز را به سوی الگوهای فعالیتِ سالم‌ترِ امواج پیش می‌برد. بنابراین آن دسته از اختلال‌های روانی که مرتبط با امواج الکتریکی مغز است، درمان می‌شود. بدین معنا که پس از درمان، پاسخ مغز به محرک‌های محیطی تغییر پیدا می‌کند و شاهد افزایش الگوهای رفتاری سلامت وی خواهیم بود (برای اطلاعات دقیق‌تر و علمی‌تر به مقالۀ توضیحات تخصصی و علمی دربارۀ درمان با نوروفیدبک و چگونگی عملکرد آن) مراجعه کنید.

در یک جلسۀ درمان با نوروفیدبک، دقیقا چه اقداماتی انجام می‌شود؟

در هر جلسۀ درمان با نوروفیدبک که به مدت 45 دقیقه تا 1 ساعت به طول می‌انجامد‌، الکترودهایی از جنس طلا (به دلیل رسانایی بیش‌تر) بر روی پوست سر بیمار قرار می‌گیرد و به وسیلۀ این الکترودها، EEG (امواج الکتریکی) مغز روی صفحۀ مانیتور به نمایش درمی‌آید. متخصص و بیمار، هر دو می‌توانند بر روی صفحۀ نرم‌افزار، فعالیت مغز را به شکل امواج مغزی و نمودار مشاهده کنند. متخصص، تنظیمات خاصی را بر روی برنامۀ درمانی در نرم‌افزار نوروفیدبک انجام می‌دهد. الکترودها فعالیت الکتریکی مغز فرد را ثبت و در قالب امواج مغزی (در اغلب موارد به شکل شبیه‌سازی‌شده در قالب یک بازی کامپیوتری یا فیلم ویدئویی) به بیمار نشان می‌دهند. این امواج به صورت شبیه‌سازی‌شده با فیلم یا بازی‌ای که فرد در طول هر جلسه، تماشا می‌کند مرتبط می‌شود و در آن حال، متخصص با تنظیم این امواج به مداخلۀ درمانی می‌پردازد. در این حالت، پخش فیلم یا هدایت بازی کامپیوتری بدون استفاده از دست و تنها با امواج مغزیِ بیمار انجام می‌شود. به این شکل، فرد با دیدن پیشرفت یا توقف بازی و گرفتن پاداش یا از دست دادن امتیاز یا تغییراتی که در صدا یا پخش فیلم به وجود می‌آید، پی به شرایط مطلوب یا نامطلوب امواج مغزی خود برده و سعی می‌کند تا با هدایت بازی یا فیلم، شرایط را به سمت مطلوب شدن بازی ببرد و همین اقدام به تلاش، چون به امواج الکتریکیِ مورد نظر با اختلال آن بیمار متصل است، به تدریج در فرایند درمان، وضعیت امواج الکتریکیِ آن اختلال در مغز، آغاز به تغییرِ پایدار از وضعیت ناسالم به وضعیت سالم می‌کند. 

اینکه دامنۀ چه امواجی در مغز افزایش و دامنۀ چه امواجی کاهش یابند، کاملا بستگی به اختلال هر بیمار دارد و متخصص آن را در طول جلسات درمان و در فرایند درمان، تنظیم می‌نماید. بدین ترتیب روند درمان در نوروفیدبک‌‌ تراپی به وسیلۀ متخصص پیش می‌رود، تا امواج الکتریکی مغز نهایتا در وضعیت سالم قرار گیرند و بدین صورت دورۀ درمان نیز به پایان می‌رسد. 

آیا در نوروفیدبک ‌درمانی، به شخص الکتریسیته وصل می‌شود؟

خیر. در درمان با نوروفیدبک، امواج مغزی خودِ کودک از طریق الکترودها به کامپیوتر وصل می‌شود و در کامپیوتر، متخصص آن امواج را به شکل تخصصی یعنی با طول موج‌ها و دامنه‌هایشان می‌بیند، و خودِ فردِ تحت درمان نیز آن امواج را به شکل شبیه‌سازی‌شده در شکل یک فیلم یا بازی، در یک مانیتور دیگر می‌بیند. بنابراین در نورفیدبک تراپی هیچ گونه جریان الکتریسیته‌ای وارد مغز یا بدن نمی‌شود. در واقع، مغز در فرایند درمان با نوروفیدبک مهارت جدیدی را کسب می‌کند و آن مهارت، تنظیم امواج مغزی مرتبط با اختلال است. بدیم معنا که مداخلۀ درمانی با نوروفیدبک، دقیقا بر روی همان امواجی از مغز انجام می‌شود که در این اختلال خاص، دچار مشکل شده است.

شواهد علمی‌اثربخشی نوروفیدبک ‌درمانی، در اختلال‌های افسردگی، اضطراب، وسواس و خواب

از آنجا که نوروفیدبک یک تکنولوژی درمانی جدید است که توجه ویژه به آن از سال های 2015 به بعد بیشتر شده و مطالعات فزاینده ای در حمایت از اثربخشی آن در اختلالات اعصاب و روان منتشر شده است، لذا بررسی شواهد علمی به روز و جدید در ارزیابی درست آن اهمیت دارد.

در زمینه افسردگی، نوروفیدبک منجر به الگوهای مثبت اندیشی بیشتر و کاهش شیوه های تفکر مرتبط با افسردگی می شود. یک مطالعۀ مروری با عنوان «سطوح شواهد فعلی برای بیوفیدبک و مداخلات نوروفیدبک در درمان افسردگی» سطح کنونی شواهد برای استفاده از بیوفیدبک و نوروفیدبک برای درمان افسردگی را همراه با بررسی دقیق مطالعات در این زمینه و بحث در مورد مورد بررسی قرار می دهد.

هنگامی که صحبت از اضطراب می شود، مطالعات اخیر مانند “ارزیابی اثربخشی تسکین اضطراب مبتنی بر نوروفیدبک” نشان داده است که تنظیم ذهن آگاهی مطابق با نوروفیدبک تأثیر مثبتی بر بیماران مبتلا به اضطراب دارد. مقاله دیگری با عنوان «درمان‌های مبتنی بر شواهد برای اختلالات اضطرابی»، مداخلات تحریک عصبی مختلف از جمله نوروفیدبک را بررسی و آن را موثر ارزیابی می کند.

 با بررسی مقالات به روز منتشر شده می توان اینطور نتیجه گرفت که نوروفیدبک در درمان اظطراب، وسواس و افسردگی ، علاوه بر اینکه اثربخشی قابل توجهی دارد، اثرات آن ماندگار و طولانی است و همچنین هیچگونه عارضه جانبی مهمی برای آن گزارش نشده است. 

در مقالۀ زیر، به طور تخصصی، شواهد علمی مرتبط با اثربخشی نوروفیدبک تراپی در درمان اختلال‌های افسردگی، اضطراب، وسواس و خواب را بررسی کرده‌ایم. برای اطلاعات دقیق تر می توانید مقاله زیر را مطالعه کنید:

مقالات علمی جدید در مورد اثربخشی نوروفیدبک در درمان اضطراب، وسواس و افسردگی چه می گویند؟

سوالات رایج دربارۀ نوروفیدبک تراپی

به عنوان مثال، همان طور که حضور در باشگاه ورزشی به خودی خود موجب سلامت جسم نمی‌شود و تمرین‌های ورزشی زیر نظر متخصص است که سلامتی تن شما را به ارمغان می‌آورد، خود دیدن فیلم یا انجام یک بازی (که بنا بر میل بیمار انتخاب می‌شود) نیز به خودی خود، موجب بهبود اختلال نمی‌شود، بلکه تکنولوژی متصل به آن فیلم یا بازی است که در فرایند درمان با نوروفیدبک موجب درمان اختلال می‌شود. این تکنولوژی نوین پزشکی برای جذاب شدن فرایند درمان به صورت خلاقانه، از دیدن فیلم یا انجام بازی در فرایند درمان استفاده کرده است. یعنی به وسیلۀ الکترودهایی که به سر بیمار وصل است، امواج الکتریکی مغز فرد به آن فیلم یا بازی کامپیوتری متصل شده و زمانی که فرد در حال تماشای فیلم و… است، متخصص از آن سو، در حال تنظیم الگوهای مغزی سلامت آن شخص است. 

بر اساس نشانه‌های رفتاری مشخص و آشکار که از جلسۀ دهم به بعد کاملا قابل مشاهده است، می‌توان به این اطمینان دست پیدا کرد. همچنین با توجه به نتایجی که در ارزیابی اولیه در نقشۀ مغزی و مقایسۀ آن در ارزیابی میانی و پایانی در نقشۀ مغزی فرد به وضوح نشان داده می‌شود.

مانند هر درمان تخصصی، کامل کردن دورۀ درمان با نوروفیدبک بسیار مهم است و ناقص گذاشتن درمان، سبب عود علائم می‌گردد. در مورد نوروفیدبک درمانی باید به خاطر داشت که این روش درمانی در واقع نوعی مهارت‌یابیِ اتوماتیک مغز است که در سطح نورون‌های مغزی در امواج الکتریکی مغز ایجاد می‌شود. یعنی در فرایند درمان و پس از پایان درمان، تغییر پایدار مغز به شکلی است که برای همیشه نتیجۀ آن درمان در آن رخ داده است. به طوری که مغز به تنظیم سلامت امواج خود که پیش از درمان، توانایی آن را نداشت، می‌پردازد و نقص‌های عملکردی خود را برطرف می‌کند. مثال سادۀ آن، آموختن مغز در هنگام یادگیری رانندگی است که وقتی آن را آموختیم، مغز هرگز آن را از یاد نمی‌برد و حتی اگر بخواهد هم دیگر نمی‌تواند آن را فراموش کند و به خودش بگوید که من تصمیم می‌گیرم که دیگر رانندگی را بلد نباشم! او نمی‌تواند به دورانی که مهارت رانندگی را نداشت بازگردد. در واقع پس از دورۀ درمان با نوروفیدبک، مغز مهارت جدیدی به دست آورده است و آن تنظیم کردن امواج مغزی در وضعیت سلامتِ خود است (که به آن خودتنظیمیِ امواج مغزی گفته می‌شود). البته برای داشتن یک درمان کامل، علاوه بر رعایت ترتیب جلسات و کامل کردن آن‌ها، همکاری شخص و عمل به کلیۀ دستورات تیم درمانی ضروری است. 

بله. آن بخش از مغز که مداخلۀ درمانی با نوروفیدبک روی آن انجام می‌شود، یعنی بخش الکتریکی مغز، هر گونه مهارت‌یابی جدید را به طور دائم در خود پایدار نگاه می‌دارد (که به آن، خاصیت نوروپلاستیسیتی و  نوروجنسیس مغز گفته می‌شود). مثال آن، یادگیری مهارت رانندگی یا دوچرخه‌سواری است. به طوری که پس از پایان درمان با نوروفیدبک -اگر درمان به درستی انجام پذیرفته باشد- نیاز به مداخلۀ درمانی دیگر و نیز نوروفیدبک تراپی مجدد نخواهد بود.

تقریبا در هیچ بیماری و درمانی نمی‌توان قول درمان قطعی داد. می‌دانیم که نتیجۀ درمانِ موثر به شرایط گوناگونی بستگی دارد؛ از آن جمله می‌توان به نوع و شدت بیماری، زمان اقدام به درمان، میزان همکاری فرد و خانوادۀ او با تیم درمانی، رعایت تمام نکات مربوط به درمانِ صحیح از جانب فرد و متخصص و… اشاره کرد. در مورد نوروفیدبک‌‌ درمانی و در کل درمان‌های روان‌شناختی و روان‌پزشکی نیز همین طور است.

قطع دارو در هنگام آغاز نوروفیدبک‌ درمانی لازم است که با دستور پزشک مرکز و تحت نظارت وی صورت گیرد. معمولا درمان با نوروفیدبک اگر با دارو شروع شود، در طول جلسات درمانی، دوز دارو کاهش یافته و در اکثر موارد به حداقل مقدار خود رسیده و یا قطع می‌گردد.

خیر. در بیش از 40 سال تجربۀ نوروفیدبک‌ درمانی در دنیا، هیچ گونه عارضۀ جانبی گزارش نشده است. در نوروفیدبک ‌‌درمانی در مغز، یادگیری و مهارتِ خودتنظیمی امواج مغز رخ می‌دهد و هیچ‌گونه مادۀ خارجی وارد مغز یا بدن نمی‌شود و هیچ شکل از مداخلۀ تهاجمی صورت نمی‌گیرد؛ بنابراین هیچ‌گونه عوارض و خطری به دنبال ندارد.

از 5 سالگی به بالا می‌توان از درمان با نوروفیدبک استفاده کرد، اما بهترین سنِ استفاده به ویژه در اختلال بیش‌فعالی و نقص توجه (ADHD) و اختلال‌ یادگیری (LD)، یعنی اختلال‌های دوران کودکی، سنین دبستان می‌باشد و البته تا 70 سالگی بسته به نوع و شدت اختلال، می‌توان از این شیوۀ درمانی برای درمان اختلال‌ها استفاده کرد. 

برای درمان اختلال، معمولا به 25 تا 30 جلسه و برای ارتقای عملکرد، به 15 تا 20 جلسه نیاز است. جلسات معمولا به صورت دو تا سه روز در هفته و در برخی پروتکل‌های درمانی هر روز ارائه می‌شود. طول هر جلسه، 45 دقیقه تا 1 ساعت است.

با توجه به اینکه نوروفیدبک‌ تراپی، یک فرایند یادگیری و تغییر پایدار اتوماتیک مغز است، بنابراین نباید در چند جلسۀ نخست منتظر تغییرات باشید. نخستین تغییرات از جلسۀ دهم تا پانزدهم خود را نشان خواهند داد. در صورتی‌ که این تغییرات مشاهده نگردند، معمولا روند درمان اصلاح و در موارد مقاوم که درصد اندکی ار بیماران را شامل می‌شود، درمان متوقف خواهد شد.

نوروفیدبک‌‌ درمانی به تنظیم سیستم عصبی مرکزی (CNS) یعنی مغز می‌پردازد و بایوفیدبک‌‌درمانی به مداخلۀ درمانی بر سیستم عصبی پیرامونی (PNS) یعنی اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک می‌پردازد. معمولا در کنار نوروفیدبک از بایوفیدبک هم استفاده می‌شود. بایوفیدبک بسیار شبیه به نوروفیدبک است؛ اما به جای تنظیم الکتریکی در مغز، به تنظیم اعصاب پیرامونی در ارگان‌های قلب و بدن می‌پردازد. ضمن اینکه نام دیگر نوروفیدبک، EEG بایوفیدبک است. یعنی بایوفیدبکِ امواج مغزی.

تحریک الکتریکی مغز (Transcranial Electrical Stimulation) که آن هم یکی از تکنولوژی‌های نوین پزشکی است، ابزاری غیر از نوروفیدبک است که در بسیاری از موارد اگر شدت مشکل و اختلال فرد زیاد باشد و با تشخیص متخصص بخواهیم با سرعت بیش‌تر و در کوتاه‌ترین زمان به نتیجۀ مطلوب برسیم، در کنار نوروفیدبک و بایوفیدبک از روش تحریک الکتریکی مغز (TES) نیز استفاده می‌کنیم. در برخی موارد، مانند افزایش حافظه نیز می‌توان از تحریک الکتریکی مغز (TES) به تنهایی استفاده کرد.

لورتانورفیدبک نوعی نوروفیدبک است که می‌تواند بخش‌های عمیق‌تر مغز را تحت تاثیر قرار دهد. در برخی موارد به تشخیص متخصص، به جای نرمال‌‌نوروفیدبک (نوروفیدبک استاندارد) از لورتا‌نوروفیدبک استفاده می‌شود و نقاطی از سر که در آن الکترود وصل می‌شود، بسیار بیشتر از نوروفیدبک استاندارد است.

اشتراک گزاری مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

آنلاین نوبت بگیر

آنلاین نوبت بگیر