با زایمان تغییرات زیادی در بدن یک زن اتفاق میافتد. در دوران بارداری، زن به طور ویژهای مستعد مشکلات عاطفی است. هدف این مقاله بررسی رابطه بین سازگاری زنان باردار با شرایط محیطی و میزان بروز اختلالات عاطفی پس از زایمان در آنها بود.
دوره زایمان با تغییرات بیولوژیکی، عاطفی و اجتماعی همراه است. همچنین نیاز به سازگاری فردی و بین فردی قابل توجهی از طرف زن دارد. تولد کودک یک رویداد استرسزا است که تغییرات عمدهای در زندگی یک خانواده ایجاد میکند. بر اساس طبقهبندی DSM III-R ، انجمن روانپزشکان آمریکا تولد اولین فرزند را به عنوان یک رویداد بسیار استرسزا طبقهبندی کرده است. افسردگی پس از زایمان یک اختلال عاطفی گذرا و محدودشونده است. علائم آن ناراحتی و غمگینی پس از زایمان در 30 تا 80% زنان در دو هفته اول پس از زایمان میباشد. افسردگی پس از زایمان یک اختلال سلامت روان است که ویژگیهایی شبیه به سایر دورههای افسردگی در زندگی فرد دارد. طبق گزارش WHO، این نوع افسردگی در 10 تا 20% از مادران ایجاد میشود و بین 2 تا 6 ماه پس از زایمان به حداکثر شدت میرسد.
احساسات منفی بیشتر به نوزاد تازه متولد شده هدایت میشود. خلقوخوی پایین، خستگی، از دستدادن علاقه و عزت نفس پایین ممکن است در سهماهه دوم یا سوم بارداری رخ دهد. این علائم نشاندهنده افسردگی پس از زایمان است. بهبودی زنان بعد از سزارین بیشتر از زایمان طبیعی طول میکشد. به این معنی که عوامل خارجی بیشتری ممکن است بر آنها تأثیر بگذارد.
معیارهای قابل بررسی
معیارهای قابل بررسی در این مطالعه مواردی مانند تولد قبل از هفته 38 بارداری، نیاز به درمان تخصصی در نوزاد متولدشده یا تشخیص افسردگی، اسکیزوفرنی و اختلالات سلامت روان قبل یا در دوران بارداری فعلی بود.
این مطالعه شامل 643 بیمار بستری در بخشهای زنان و زایمان در لهستان بود که زایمان طبیعی خودبهخود داشتند. عواملی که در تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند:
- مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ (EPDS)
- پرسشنامه جهتگیری به زندگی (SOC-29)
- پرسشنامه نظرسنجی خود نویسندگان برای ثبت مشخصات شرکت کنندگان
یافتههای مطالعه
یافتههای مطالعه نشان داد که زنان باردار با سازشپذیری بیشتر، درک و مدیریت بالاتر، سطح پایینتری از افسردگی را پس از زایمان تجربه کردند. اختلالات عاطفی شدیدتر در بیمارانی که مجرد بودند مشاهده شد. علائم بلوز پس از زایمان در پاسخ دهندگان کمتر تحصیل کرده شدیدتر بود. بیشتر افراد در رده سنی 31-35 سال (30.1٪) قرار داشتند. توزیع خصوصیات پاسخ دهندگان به قرار زیر بود: 54.6٪ پاسخ دهندگان اظهار داشتند که تحصیلات عالی را به اتمام رساندهاند، در مراکز استان (38.0٪) یا سایر شهرها زندگی میکردند، ازدواج کرده بودند (81.1٪)، دارای دو یا چند فرزند (50.5٪) و فعالیت حرفه ای بودند (59.9٪).
اختلالات عاطفی شدیدتر بعد از زایمان به میزان کمتری اتفاق میافتد. بین سازشپذیری با شرایط و شدت اختلال عاطفی پس از زایمان، وضعیت تاهل بیماران و میزان تحصیلات آنها ارتباط آماری معنیداری مشاهده شد. اختلالات احساسی شدیدتر پس از زایمان با مجرد بودن و سطح تحصیلات پایینتر همراه بود. به طوری که افراد مجرد و کسانی که تحصیلات کمی داشتند، اختلالات احساسی شدیدتری را تجربه کرده بودند.
متن کامل مقاله را از اینجا بخوانید.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اینستاگرام تلگرام لینکدین آپارات توییتر فیسبوک یوتیوب