کمخونی در افراد مبتلا به بیماری مزمن کلیوی شایع است. درمان با عوامل محرک اریتروپوئزیس نرخ انتقال خون را کاهش داده است. اما به طور مداوم نشان داده نشده که نتایج قلبی عروقی یا کیفیت زندگی را بهبود میبخشد. علاوه بر این، درمان سطوح هموگلوبین طبیعی برای جمعیت عمومی (13-14 گرم در دسی لیتر) منجر به افزایش عوارض قلبی عروقی و مرگ و میر در مقایسه با اهداف هموگلوبین پایینتر شده است. برخی از بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیوی با وجود افزایش دوزهای عوامل محرک اریتروپوئزیس به این اهداف پایینتر هموگلوبین نمیرسند. پاتوفیزیولوژی کمخونی در بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیوی با کشف فاکتورهای القاءکننده هیپوکسی و مسیرهای هپسیدین مشخص شده است.
نوآوریهای اخیر در درمان کمخونی، استفاده حداکثری از دانش این مسیرها را برای افزایش مؤثر سطح هموگلوبین، مستقل از تجویز عامل تحریککننده اریتروپوئزیس، امکان پذیر میسازد. چندین عامل که عامل القاءکننده هیپوکسی را تثبیت میکنند در حال انجام آزمایشات بالینی فاز 3 هستند یا تکمیل شدهاند. به نظر میرسد که این عوامل کارایی برابر با عوامل محرک اریتروپوئزیس در افزایش سطح هموگلوبین داشته باشند و تا به امروز با مشکلات ایمنی مهم مرتبط نبودهاند.
به دلیل پتانسیل اثرات خارج از هدف ناشی از رونویسی ژن غیر مرتبط با کمخونی توسط تثبیت فاکتورهای القایی هیپوکسی، برای اطمینان از ایمنی، به مطالعات پیگیری و ثبت طولانیمدت نیاز است. عواملی که هپسیدین را تعدیل میکنند تحت آزمایشات بالینی اولیه قرار گرفتهاند. نتایج متفاوت در مورد ایمنی و کارایی در افزایش سطح هموگلوبین ثمرهی این آزمایشات بود. مهارکنندههای کوترانسپورتر ۲ سدیم-گلوکز، سطح هپسیدین را کاهش میدهند. همچنین با افزایش سطح هموگلوبین در بین بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیوی در آزمایشهای بالینی مرتبط با پروتئینوری و پیشرفت بیماری کلیوی همراه بودهاند.
کمخونی در CKD
کمخونی در بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیوی (CKD) شایع است. همجنین با افزایش خطر حوادث قلبی عروقی و بستری شدن در بیمارستان، پیشرفت به بیماری کلیوی End-stage، مرگ و کاهش کیفیت زندگی همراه است. بر اساس دادههای بررسی سلامت و تغذیه ملی ایالات متحده در بین سالهای 2007-2008 و 2009-2010 و تعریف سازمان جهانی بهداشت از کمخونی به عنوان هموگلوبین (Hb) <13 گرم در دسی لیتر در مردان و کمتر از 12 گرم در دسی لیتر در زنان، کمخونی در افراد مبتلا به CKD دو برابر بیشتر است.
اداره غذا و داروی ایالات متحده از تایید EPO نوترکیب انسانی در سال 1989 وعده داد. درمانی ایمن و موثر برای کمخونی CKD به طور جهانی عوارض و مرگ مرتبط با این بیماری را کاهش میدهد. EPO نوترکیب انسانی و مشتقات آن، مجموعاً به عنوان عوامل محرک اریتروپوئزیس (ESAs) شناخته میشوند. البته به دلیل مسائل ایمنی و کاهش اثربخشی در برخی بیماران، به این وعده عمل نکردند.
هپسیدین
هپسیدین، یک پپتید تولید شده در کبد، در سال 2000 کشف شد که تنظیمکننده کلیدی استفاده، بازیافت و حمل و نقل آهن است. نقش فیزیولوژیکی آن محافظت از ارگانیسم در برابر Overload آهن و جداسازی آهن در مکانهای ذخیرهسازی در حضور عفونت توسط پاتوژنهای سیدروفیل میباشد. سنتز هپسیدین با التهاب و افزایش آهن ذخیره شده تحریک میشود. همچنین در اثر کمبود آهن و اریتروپوئیز کاهش مییابد.
سایتوکاینهای التهابی، به ویژه اینترلوکین 6 (IL-6)، سنتز هپسیدین را تحریک میکنند که با درونی کردن Exporter آهن فروپورتین بر روی انتروسیتها و ماکروفاژهای دوازدهه، منجر به کاهش جذب آهن توسط روده و کاهش آزادسازی آهن از مکانهای ذخیرهسازی در کبد و طحال انجام میشود. این به کمبود آهن عملکردی با آهن در گردش کمتر برای اریتروپوئزیس (که با TSAT پایین بیان میشود) منجر میگردد. همچنین افزایش آهن ذخیره شده (به نمایندگی از فریتین بالا) را در بر دارد.
از آنجایی که CKD یک بیماری التهابی است ممکن است با شرایط التهابی دیگر مانند دیابت، نارسایی قلبی و روش HD ترکیب شود. سطح هپسیدین در بیماران مبتلا به CKD افزایش مییابد. سطوح هپسیدین بالاتر در بیماران مبتلا به CKD با فریتین سرم بالاتر و سطوح پایینتر هموگلوبین همراه است.
متن کامل مقاله را از آدرس زیر مطالعه بفرمایید:
PubMed-Treatment of Anemia in Kidney Disease: Beyond Erythropoietin
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید